بخش پذیری بر اعداد
دانش آموزان پایه ی ششم از آن جائیکه مبحث بخش پذیری را در ریاضی پنجم هم یاد گرفته اید ام در کلاس ششم هم برای ساده کردن کسرها وقبل از ضرب کسرها به ساده کردن نیاز مندیم برای این منظور باید با قوانین بخش پذیری آشنا باشیم.
1-بخش پذیری بر 1: همه ی اعداد بر یک وخودشان بخش پذیرند.
2-بخش پذیری بر2: تمام اعداد زوج (اعدای که رقم یکان ان ها 0،2،4،6،8)باشد.
3)بخش پذیری بر 3:اعدای بر3 بخش پذیر ند که مجموع رقم های آن 3 یا مضربی از 3باشد یعنی بر 3بخش پذر باشد.
مثال: عدد 135831 بر 3 بخش پذیر است. 21 =1+3+8+5+3+1 چون مجموع رقم های این عدد 21 که بر 3بخش پذیر است.
4-اعدادی بر چهاربخش پذیرند که رقم سمت راست آن ها صفر ویا بر 4بخش پذر باشدمثال: عدد 14500 ، 3916
75412 ،937136
5-اعدای بر 5بخش پذیرند که رقم یکان آن 0یا 5 باشد مثال : 950،15300
6-اعدای بر 6بخش پذیرند که هم بر2 وهم بر 3بخش پذیر باشد.یعنی باید رقم یکان آن زوج (0،2،4،6،8)باشد ومجموع رقم های آن بر 3 بخش پذیر باشد.مثال: 1392،1458 چون رقم یکان این اعداد زوج ومجموع رقم های آنه بر 3بخش پذیر است.
در درسهای تمرینی و مفهومی بهتر است برای تکمیل و تثبیت یادگیری، پس از مطالعهی درس تست بزنید. ولی برای درسهایی که بیشتر جنبهی حفظی دارند (اعم از اینکه اختصاصی باشد یا عمومی) بهتر است تستها با فاصلهی زمانی زده شود .
برخلاف تصور همه، در آغاز یادگیری، بهتر است تنوع تستها کم باشد تا ذهنتان مطلب را زودتر جمعبندی کند.
درگیر شدن با تستهای متنوع، یادگیری شما را کندتر و طبقهبندی مطلب را دشوارتر میکند. هنگام شروع بهتر است روی تستهای کنکور کار کنید. پس از جا افتادن کلیات مطالب و کسب تسلط، بهویژه هنگام دوره کردن، از تستهای بیشتر و متنوعتری استفاده کنید؛ در این صورت تنوع تستها مشکلی ایجاد نمیکند.
به این نکته توجه داشته باشید که تست زدن درسهای اختصاصی بدون درک مفاهیم و بدون توجه به پیوستگی مطالب آن، کاری اشتباه است و جز حفظ کردن مجموعهای از تستها که احتمالاً زود هم از خاطر شما خواهند رفت، فایدهی دیگری ندارند.
ابتدا به مطالب و مفاهیم اساسی احاطهی کافی پیدا کنید و پس از حل مسائل کتاب یا مسائل مطرحشده در جزوهی درسیتان به سراغ تستهای کنکور بروید و پس از تسلط کافی، به تستهایی با سطح دشواری بالاتر مراجعه کنید.
در مراحل اولیهی تستزنی، تستها را به صورت تشریحی حل کنید، اما پس از تبحر کافی، حتماً با زمانبندی مناسب تست بزنید.
سنگریزه ها
روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که ازیک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمع کار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، ودخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید باچشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آ ورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید رابیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، امااگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید ؟اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :1ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.2ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.3ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کندتا پدرش به زندان نیفتد.لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکرمنطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان رانمی توان با تفکر منطقی حل کرد.به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه هایدیگر غیر ممکن بود.در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شودسنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی راکه گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.1ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.2ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.
الاغ و امید!!!!!
تربیت سلبی در برابر تربیت ایجابی
بوی ماه مهر
دفترچه ی کامل سوالات آزمون تیزهوشان ورودی 95-94
پاسخنامه تشریحی ریاضی تیزهوشان ورودی 95-94
پاسخنامه تشریحی ریاضی تیزهوشان ورود95-94
تبدیل واحدهای اندازه گیری
علل بد خطی دانش آموزان در دوره ی ابتدایی
10 وزیر برای آموزش و پرورش
معمای ریاضی