5 نوع درس –مقالهای از کاظم قلمچی+مشاهده در صفحه شخصی

اکنون که میخواهید برای نیمسال دوم برنامهریزی کنید پیشنهاد میکنم ابتدا میزان تسلط خود را در درسهای مختلف ارزیابی کنید. بر اساس کارنامههای نیمسال اول و با توجه به نتایج آزمون 27 دی و کارنامهی امتحانات مدرسه میتوانید پنج نوع درس را تشخیص دهید و سپس تصمیم بگیرید که برای هر نوع از درسها چگونه مطالعه کنید. خوب است در ابتدا این توضیح را هم بدهم که در سخنرانی 27 دیماه برای دانشآموزان برتر تهران انواع درسها را به چهار گروه تقسیم کردم و نقطهی قوت پایدار و نقطهی قوت را در یک رده طبقهبندی کردم اما در اینجا این دو گروه را از هم جدا میکنم. به هر حال ابتدا به معرفی این 5 نوع درس میپردازم.
نوع اول: نقاط قوت پایدار
نقاط قوت پایدار مربوط به درسهایی است که شما چند سال است در آنها قوی هستید. پایدار بودن به این معنی است که پایهی شما در آن درسها آنقدر خوب است که همیشه در آن درسها نمرهی خوب میگیرید؛ چه در مدرسه و چه در آزمونها. شما چند سال است که در این درسها رنگ عملکردتان فقط آبی و سبز است.
نوع دوم: نقاط قوت
نقاط قوت مربوط به درسهایی است که امسال در آنها قوی شدهاید و همیشه رنگ عملکرد آبی یا سبز دارید؛ یعنی از همترازهای خود یکی دو واحد جلوتر هستید (رنگ آبی) یا اینکه رنگ عملکردتان سبز است و با همترازهایتان نتیجهی مساوی میگیرید. فرق نقطهی قوت پایدار با نقطهی قوت در ادامهدار بودن و پیوسته بودن نقاط قوت شماست.
نوع سوم: درسهایی که نیاز به اندکی تلاش دارند.
اینها درسهایی هستند که علاوه بر رنگ آبی و سبز گاهی اوقات رنگ زرد هم دارید؛ یعنی درسهایی که گاهی اوقات از همترازهایتان یک واحد عقبتر هستید. اینها درسهایی هستند که با کمی تلاش (و با یک تلنگر!) میتوانید آنها را بهبود بخشید.
نوع چهارم: درسهای نوسانی
اینها درسهایی هستند که در آنها وضع باثباتی ندارید. گاهی نمرهی خوب میآورید و گاهی نمرهتان خوب نمیشود. گاهی آبی و سبز هستید و گاهی زرد و قرمز. اینها درسهای چالشی شما هستند. باید این درسها را از حالت نوسانی درآورید و در آنها به تعادل و ثبات برسید.
نوع پنجم: درسهایی که نیاز به تلاش جدی دارند.
در این درسها معمولاً رنگ عملکردتان در کارنامه قرمز است و از همترازهای خود عقب هستید. شاید این درسها را دوست ندارید و شاید هم کمکاری میکنید. به هر حال این درسها نیاز به همت و تلاش زیاد دارند.
با این 5 نوع درس چهکار باید کرد؟
واقعیت این است که روش ثابتی وجود ندارد. یک مربی فوتبال با روش مخصوص به خود تیمش را هدایت میکند، یکی به خط دفاع اهمیت میدهد دیگری به خط حمله و یکی به تعادل دفاع و حمله فکر میکند. یکی جوانگرایی میکند و دیگری به بازیکنان باتجربه بهای بیشتری میدهد. همانگونه که برای مربیان مختلف دهها روش را میتوان برشمرد برای شما هم که درسهای خود را در این 5 گروه طبقهبندی کردهاید میتوانیم چند روش را پیشبینی کنیم.
ممکن است بخواهید ابتدا به نقاط ضعف خود حمله کنید و کار را از گروه پنجم شروع کنید. شاید به این فکر افتادهاید که ابتدا درسهای نوسانی را به ثبات برسانید یا اینکه درسهای تلنگری (آنهایی که نیاز به تلاش اندک دارند) را بهبود بخشید و به مرز نقاط قوت برسانید. ضمناً ممکن است تصمیم بگیرید به همهی درسها بپردازید و هیچ درسی را کنار نگذارید اما برای هر گروه از درسها زمانهای مختلفی را اختصاص دهید.
کدام روش درست است؟
توصیه میکنم خوب فکر کنید. با دوستان خوب خود مشورت کنید. با پدر و مادرتان گفتوگو کنید. با پشتیبان خود مشورت داشته باشید. نظر خودتان و نظر دیگران را جمعبندی کنید و به یک تصمیم جدی برسید که خودتان از آن تصمیم مطمئن باشید. بهتر است این تصمیم، تصمیمی باشد که تجربههای قبلیتان آن را تأیید کرده باشند و آنگاه با ارادهای قوی و سماجت تصمیم خود را اجرا کنید. گهگاهی تصمیم خود را بازبینی کنید و اگر نیاز بود، بعضی از قسمتها را اصلاح کنید. در صورتی تصمیم شما درست است که خوب فکر کرده باشید و از آن مطمئن باشید.
2 توصیهی مهم:
1. هیچ درسی را کنار نگذارید. شما میتوانید و خیلی هم خوب است که یک یا چند درس را خیلی دوست داشته باشید و علاقه داشته باشید که آنها را بیشتر بخوانید؛ اما نباید هیچ درسی را کنار بگذارید. بهترین الگو این است که در یکی دو درس قوی باشید و در چند درس وضع خوب داشته باشید و در بقیه در حد قابل قبول باشید. نباید در هیچ درسی ضعیف باشید.
2. حتماً نقاط قوت پایدار خود را حفظ کنید و نقاط قوت خود را به حد نقاط قوت پایدار برسانید. به درسهایی که قوی هستید کمتوجهی نکنید. یک مثال از این بیتوجهی، شرح حال دانشآموزانی است که از رشتهی ریاضی به رشتهی تجربی میآیند و آنقدر به ریاضی و فیزیک خود مطمئن و مغرور هستند که در همان درسها از بقیه عقب میمانند.
ابتدا از کجا شروع کنید و کدام درسها را بیشتر بخوانید؟
بعضیها عادت دارند درسهایی را که بیشتر دوست دارند و برایشان راحتتر یا جذابتر است بیشتر مطالعه کنند.
بعضیها بیشتر به سراغ درسهای چالشبرانگیز مثل ریاضی و فیزیک میروند و دوست دارند مسئلههای دشوار را حل کنند.
بعضیها به سراغ درسهای با ضریب بالاتر و مهمتر در رشتههای خود میروند.
بعضیها میخواهند به سراغ درسهای خیلی دشوار بروند و از نقاظ ضعف شروع کنند.
اگرچه سلیقهها و روشها خیلی متفاوت است اما خوب است این را بدانید که شروع از نقاط قوت و درسهایی که به آنها علاقه دارید معمولاً مفیدتر است و گرچه تعداد کمی از افراد خیلی بااراده میتوانند ابتدا از نقاط ضعف خود شروع کنند و نقاط ضعف را یا یک حملهی سریع به نقطهی قوت تبدیل کنند اما معمولاً این روش برای اکثر دانشآموزان نتیجه نمیدهد. من توصیه میکنم ابتدا از نقاط قوت خود شروع کنید. روشهای موفق خود را در درسهایی که قوی هستید به درسهایی که نیاز به کمی تلاش دارند و به درسهای نوسانی تعمیم دهید و در درسهای دشوارتر هم از قسمتها و فصلهایی که برایتان سادهتر و جذابتر است شروع کنید. اگر موقعی که درس میخوانید، درس خواندن را دوست داشته باشید نتیجهی بهتری میگیرید. البته تصمیم با خود شماست و باید خودتان روشهای درس خواندن و حتی استراتژی کلی (راهبرد کلی درس خواندن) خود را کشف کنید. مطمئن باشید که حتماً موفق خواهید شد. یک دلیل آن هم این است که این مقالهی طولانی را با حوصله تا آخر خواندید؛ یعنی شما پیگیر و پرتلاش هستید؛ پس حتماً به نتیجه میرسید.









